با سینه ستبر و صدایی محکم، خود را «نوکر» میخوانند. باید هم افتخار کنند، وقتی در خدمت شاه خراسان، علیبنموسیالرضا (ع) هستند. میدانند که آرزوی بیشتر مشهدیها، قرار گرفتن درهمان جایی است که آنها ایستادهاند. پس افتخار میکنند به خادمی امام که جیره و مواجبش این دنیایی نیست و حسابوکتابش قلبی است.
امروز تولد سرور و مولایمان ثامنالائمه (ع) است و به همین مناسبت سراغ هشتخادم بارگاهش رفتهایم تا از نوکری خود بگویند و اینکه زندگیشان پساز خادمشدن چه رنگ و بویی گرفته است.
محمدرضا قربانی؛ متولد ۱۳۴۷، ساکن محله سجادیه
سابقه خدمت: ۲۹ سال
دیماه سال۱۳۷۳، چندماه بعداز حادثه بمبگذاری که امنیت حرم برعهده سپاه و بسیج قرار گرفت، در دومین شبی که کشیک یگان حفاظت دایر شده بود، بهعنوان نیروی بسیجی خدمتم را آغاز کردم. آنجا بودم تا دو ماه پیش که توفیق خادم دربانی نصیبم شد. در همه این سالها و حتی زمانیکه خادم نبودهام، رفتهام بالای پشتبام و رو به حرم با امامرضا (ع) درددل کردهام.
همه مشهدیها، حرف دل و گرههای زندگی شان را با امامرضا (ع) در میان میگذارند، چون هرچه داریم از سر خوان نعمت، لطف، عنایت و مرحمت ایشان است. با این نگاه سعی کردهام خدمت در حرم مطهر، همیشه اولویت اولم باشد.
سعی کردهام خدمت در حرم، همیشه اولویت اولم باشد
هیچوقت کشیک خدمت در حرم را فدای شغلی دیگر یا مجالس یا سفری نکردهام. هیچموقع بیعلت مرخصی نگرفتهام. حتی مواقعی که درگیر مشکلی یا مسئلهای بودهام، با خودم گفتهام اگر من بروم دنبال حلکردن این مشکل، کمتر احتمال جوابگرفتن دارم تا اینکه بروم کشیک و رفعش را از امامرضا (ع) بخواهم. با لطف آقا حتما مشکلات بهتر و راحتتر رفع میشود و همین هم بوده است. شکر خدا به برکت نوکری حضرترضا (ع)، تا امروز گرفتاریهای حلنشدنی در زندگی من و خانوادهام پیش نیامده و این از عنایات آقاست.
اینطور بگویم که آرامش تکتک لحظات خدمت در حرم وصفنشدنی است. آنجا پناهگاه همه ماست. نمیدانم اگر این توفیق حاصل نمیشد، چه میکردم.
سیدسعید وزیری؛ متولد ۱۳۶۲، ساکن محله مهرآباد
سابقه خدمت: ۱۲ سال
همه در شبهای قدر خواستهای دارند که با تمام وجود از خداوند برآوردهشدنش را میخواهند. شب قدر سال۱۳۹۱ از خدا و امامرضا (ع) خواستم که سر سفره پربرکتش باشم. دعایم مستجاب شد و خادم بارگاه علیبنموسیالرضا (ع) شدم. اگر خادم نمیشدم، چیزی نداشتم. هرچه دارم و ندارم از صدقهسری نوکری حضرت (ع) است؛ بههمیندلیل هرکار و دغدغهای که داشته باشم، همه را فدای خدمت در این آستان میکنم.
اثر این خدمت هم در همه زندگیام مشهود است؛ از جزئیترین تا کلیترین بخش آن. یکی از برکاتش دختردارشدنم است که درست با شروع خدمتم اتفاق افتاد. سر سفره حضرت که باشید، همهچیز زندگیتان رضوی میشود و با دل خدمت میکنید.
اصلا کار اینجا با معیار عددی سنجیده نمیشود. نمیتوانید به ساعت نگاه کنید و زمان و شیفت را محاسبه کنید، چون کار در حرم دلی است؛ مثلا خلاف نظر خیلی از آدمها که سفر را دوست دارند، یک مسافرت طولانی، من را خسته میکند و وقتی دوباره به حرم و حال و هوایش برمیگردم، سرحال میشوم.
محمدرضا رحمانی؛ متولد ۱۳۵۱، ساکن محله حسینآباد
سابقه خدمت: ۱۲ سال
در هر حالی که باشم، همیشه خودم را به حرم میرسانم؛ در خوشی و ناخوشی، در بیکاری و پرکاری. دراینبین قصه خادمیام، قصه عشق است. من عاشق نوکری امام بودهام و الان هم هستم. بانی این خدمت، مادرم بود که همیشه آرزو داشت این افتخار نصیبم شود.
دوازدهسال پیش رفتم حرم مطهر و گفتم میخواهم خادم بشوم. آنجا که رفتم، پرسیدند چه تخصصی داری و گفتم فرش. به همین دلیل رفتم به بخش خدمات فرش، اما در هر جای حرم، هرکاری که بخواهند با جانودل انجام میدهم. کارم فرش است، اما افتخار کفشداری، دربانی و جاروکشیدن هم دارم.
سر سفره حضرت که باشید، همهچیز زندگیتان رضوی میشود و با دل خدمت میکنید
از وقتی خادم حرم شدهام، زندگیام از این رو به آن رو شده است و در همه لحظات آن، حضور اهلبیت (ع) را احساس میکنم. از برکت همین خادمی، به حج تمتع و عمره و بارها به زیارت کربلا و مزار اهلبیت (ع) رفتهام. اگر خادم نمیشدم، شاید به این مسیر نمیافتادم.
البته که حتی اگر رسما خادم حرم نبودم، باز هم میرفتم و هر کاری از دستم برمیآمد انجام میدادم. در حرم را که نمیبستند و جلویم را که نمیگرفتند! همهجور میشود خادم امام بود؛ خادمی به لباس نیست. خود من حتی بدون لباس هم میرفتم و خدمت میکردم.
مرضیه منتظریفلاح؛ متولد ۱۳۵۳، ساکن محله نیزه
سابقه خدمت: ۶ سال
شیفته خدمت در حرم مطهر بودم. بارها به امامرضا (ع) گفتم «آقا! میشود یک روزی خاک پای زائرانت و نوکر در خانهات باشم؟». بالاخره توفیق حاصل شد و حالا در حرم مطهر آقا خدمت میکنم و هرچه دارم از عنایت امام است. به نظرم به خادمانشان نگاه خاصی دارند؛ خود من از زمانیکه خادم شدهام، زندگیام دگرگون شده است. امیدوارم لیاقت چنین عنایتی را داشته باشم و در زمانیکه کشیک هستم، عمرم تمام شود.
شبی که قرار است فردایش بروم کشیک، خوابم نمیبرد. دلم پر میکشد و شوقوذوق دارم. دلم میخواهد از شنبهها که کشیک دارم تا آخر هفته در حرم بمانم و خدمت کنم. هرقدر که بخواهند به کشیک میروم؛ نهتنها کشیک را رد نمیکنم، که با سر میروم. میدانم خود امامرضا (ع) قوتش را میدهد، ضمن اینکه من هم از نوکری آقا لذت میبرم. سال گذشته، دوشنبه ۲۶اسفند کشیک بودم. سهشنبه هم دو کشیک رفتم و تا لحظه سال نو در حرم بودم.
وظیفه ما در ورودی حرم مطهر، مهربانی و خوشرویی با زائران است. به ما گفتهاند که ملائک از همان جایی میآیند که شما ایستادهاید و حرکات و رفتارتان را میبینند. پس باید نهایت دقت را داشته باشیم تا با کسی بدرفتاری نکنیم.
معصومه عبدی؛ متولد ۱۳۵۲، ساکن محله ثامن
سابقه خدمت: ۶ سال
قصه خدمت من، از بیماری همسرم شروع شد. چند سال پیش همسرم ایست قلبی کرد. زمانیکه او را برای عمل آنژیوگرافی بردند، به حرم امامرضا (ع) رفتم و به ایشان متوسل شدم. عهد کردم پساز بهبودی همسرم برای آقا نوکری کنم. جوابم را گرفتم و نوکر امام شدم.
کشیکهایم همگی در شبهای سهشنبه است؛ از ۶عصر تا ۶صبح. دراینبین کشیک ساعت ۳ بامداد را خیلی دوست دارم، چون خلوت است و بیشتر میتوانم با امامهشتم خلوت کنم. پیشخوانی اذان هم که پخش میشود، آدم را به عرش میبرد.
اگر خادم نبودم، بازهم هرطور میشد، به آقا خدمت میکردم
حضورم در حرم به ساعات خدمت محدود نمیشود؛ سهشنبهشبها برای نوکری است و روز دیگری جداگانه برای زیارت میروم. هر سهشنبه لحظهشماری میکنم تا برسم به محل خدمتم. هر بار که میروم حرم مطهر، انگار پا به بهشت میگذارم. چطور بیان کنم... از وقتی خادم شدهام به آرامش رسیدهام. از برکات دیگرش این است که خانوادهام دیگر رنگ بیماری را ندیدهاند. راستش اگر خادم نبودم، بازهم هرطور میشد، به آقا خدمت میکردم.
حبیب صدقی؛ متولد ۱۳۲۳، ساکن محله رضائیه
سابقه خدمت: ۳۲ سال
عشق امامرضا (ع) مسیر من را به خادمی رساند. سال۱۳۷۱ در پایگاه بسیج مسجد محله رضائیه نشسته بودم که یکی از رفقا آمد. در واحد گزینش حرم مطهر خدمت میکرد، گفت: «نمیخواهی خادم بشوی؟». گفتم: «کسی هم هست که نخواهد؟ ما عمری در خانه حضرترضا (ع) بودهایم و نوکری آقا بالاترین افتخار است.»
هجدهروز بعد برای اولین کشیک به بابالسلام رفتم. عصابهدست آنجا دم در ایستاده بودم و انگار دنیا را به من داده بودند. اوایل دو کشیک میرفتم و هم دربان و هم خادم بودم. بعد گفتند یکی را انتخاب کن و من خادمی را انتخاب کردم.
علاوهبراین سعی کردهام همیشه نزدیک حرم مطهر زندگی کنم. از کودکی در همین محله هستیم و خادمی هم زندگیام را از این رو به آن رو کرده است. زبانم قاصر است از آنچه در دلم میگذرد. فقط همین را بدانید که بعدازاین همهسال، هنوز هم شب قبل از کشیک خوابم نمیبرد.
خدمت در حرم مطهر و دیدن معنویت موجود در این فضا، روحیه آدم را عوض میکند
از ساعت۳ نیمهشب آماده هستم و راهی حرم مطهر میشوم، درصورتیکه شیفتم ساعت ۵صبح شروع میشود. خدمت در حرم مطهر و دیدن معنویت موجود در این فضا، روحیه آدم را عوض میکند و قلبش صاف میشود. آنجا قطعهای از بهشت است.
غلامرضا افژول؛ متولد ۱۳۵۰، ساکن محله ثامن
سابقه خدمت: ۴ سال
از نوجوانی دلم میخواست خادم حرم مطهر بشوم. از چند طریق اقدام کردم، اما شرایط فراهم نشد تا اینکه چندسال پیش، یکی از دوستان، من را معرفی کرد و اینبار پذیرفته شدم. بعد که خادم شدم، فهمیدم خادمی حرم، روحیه آدم را تغییر میدهد و آدم به لحاظ معنوی رشد میکند.
حال و هوای زندگی خود من خیلی بهتر شده است و آرامش قلبی دارم. در زمان کشیک با آقا درددل و معمولا برای بیماران دعا میکنم. خدمت به زائر آنچنان حس خوبی دارد که بیانکردنی نیست. شب قبل کشیک، خواب ندارم و تا صبح لحظهشماری میکنم. خدمت در حرم خستگی ندارد و برعکس اگر به کشیک نرویم، بیحوصله و آشفته میشویم.
حقیقت این است که در هرجای مشهد که به مردم و زائران خدمت کنید، خادم امامرضا (ع) محسوب میشوید، اما بودن در حرم سعادتی افزون است. خدمت در حرم را با دنیا عوض نمیکنم.
مهدی رحمتیشکیب؛ متولد ۱۳۷۴، ساکن محله شهیدآوینی
سابقه خدمت: ۳ سال
طلبگی، خدمت و سربازی برای امامزمان (عج) است، اما چندسال پیش، وقتی عکس سردار شهیدقاسم سلیمانی را در لباس خادمی امامرضا (ع) دیدم، با خودم گفتم که چقدر خوب میشود درکنار خادمی حضرت ولیعصر (عج)، لباس خادمی حضرترضا (ع) را نیز بر تن کنم.
اینطور بود که سه سال پیش، کارم را با خدمت در چایخانه حضرت شروع کردم. بعداز مدتی در بخش «زلال رضوان» مشغول کار شدم. رسالت این بخش، ساماندهی امور ائمه جماعات است، اما درکنارش راهنمایی زائر و پاسخگویی به سؤالات هم انجام میشود. پساز مدتی به بخش فرهنگی و کودک و نوجوان حرم منتقل شدم.
خدمت در حرم برکت زندگی من است
در حال حاضر در مسجد گوهرشاد جمعی داریم که در زمان کشیک، تدریس و مدیریت حلقههای معرفت را برعهده میگیریم. روال اینطور است که روزهای دوشنبه طلبههای خادم پذیرفتهشده، بهعنوان مربی حلقههای صالحین فعالیت میکنند.
خدمت در حرم برکت زندگی من است. به همین واسطه ازدواج خوب و رضایتبخشی داشتم که از لطف امامرضا (ع) است. از ایشان خواستم که خودشان واسطه شوند و با عنایت ایشان بهترین ازدواج نصیبم شد.
* این گزارش دوشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۹ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.